- فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت؛
- فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه؛
- فقر اینه که فاصله لباس خریدن هات از فاصله مسواک خریدن هات کمتر باشه؛
- فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی؛
- فقر اینه که کلی پول بدی و یک عینک دیور تقلبی بخری اما فلان کتاب معروف رو نمی خری تا فایل پی دی اف ش رو مجانی گیر بیاری؛
- فقر اینه که وقتی از دانشگاه مدرک گرفتی فکر کنی دوره درس خوندنت تموم شده ؛
- فقر اینه که ماجرای عروس فخری خانوم و زن صیغه ای پسر وسطیش رو از حفظ باشی اما ماجرای مبارزات بابک خرمدین رو ندونی؛
- فقر اینه که حاجی بازاری باشی و پولت از پارو بالا بره اما کفشهات واکس نداشته باشه و بوی عرق زیر بغلت حجره ات رو برداشته باشه؛
- فقر اینه که ظاهرت از سلامتیت برات مهم تر باشه ؛
- فقر اینه که به زنت بگی کار نکن ما که احتیاج مالی نداریم؛
- فقر اینه که کلاه گذاشتن سر این و اون رو زرنگی و ارزش بدونی سادگی و انسانیت رو اسکولی؛
- فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه؛
- فقر اینه که تولستوی و داستایوفسکی و احمد کسروی برات چیزی بیش از یک اسم نباشند اما تلویزیون خونه ات صبح تا شب روشن باشه؛
- فقر اینه که کتابخانه خونه ات کوچکتر از یخچالت باشه؛
خیلی جای تامل داشت..عالی بود..مرسی