چند وقتیه تو چهار دیواری خونه تنم .بین عقل و دل بدجوری دعواست و بیچاره این احساس یتیم با چشمای خیس٬ کنج این خونه شاهد دعوا . تا آخر سر پیروز این میدون دستشو بگیره و ببره.کاش حرف عقل و دل یکی بود و کودک احساس شاد
دقیقا..می فهممت..همین حال تو را دارم تجربه می کنم مدام این روزها..وشاید بهتراست بگویم سالهاست..و این روزها پر رنگ تر شده این حس!
سلام..ممنون از نظرت راجب اون پست شباهت...حق با توست..شاید بهتره بگم..نمی تونم ازش بیرون بیام به این زودی ها..ولی می ترسم وقتی ازش دراومدم احساسم کنم ماکسی میلیانم!!
سلام.ممنون.دیر نیست این روزا هر روز متولد میشم
دقیقا..می فهممت..همین حال تو را دارم تجربه می کنم مدام این روزها..وشاید بهتراست بگویم سالهاست..و این روزها پر رنگ تر شده این حس!
سلام..ممنون از نظرت راجب اون پست شباهت...حق با توست..شاید بهتره بگم..نمی تونم ازش بیرون بیام به این زودی ها..ولی می ترسم وقتی ازش دراومدم احساسم کنم ماکسی میلیانم!!
سلام.ممنون.دیر نیست این روزا هر روز متولد میشم