دیوانه ترین عاقل

زندگی زیباست نه به اندازه آرزوهایت ، تلخ است نه به آن میزان که می اندیشی

دیوانه ترین عاقل

زندگی زیباست نه به اندازه آرزوهایت ، تلخ است نه به آن میزان که می اندیشی

یادم تو رافراموش !

یادم رفته بود طلوع آفتاب چقدر زیباست. یادم رفته بود این پسر بازیگوش دیروز ،برای اینکه خستگیهاشو بگیره به بازی نیاز داره ،نه خواب .یادم رفته بود خواسته هایی دارم .یادم رفته بود چشمها جز سیاه و سفید رنگ دیگه ای رو هم میتونن ببینن .یادم رفته بود بین منو زندگی کل کل بود.یادم رفته بود از یاد نبرم  . لپ کلام یادم رفته بود هستم ، زندم . انقدر تو غبار روزمرگی هام گم شدم که حتی نمی تونستم خودمو پیدا کنم . یا بدونم اصلا" کدوم طرفی میرفتم . بعضی وقتا بد نیست به جای فکر کردن های الکی و کور٬  خودمو شوت کنم عقب تا کل زمین بازی از اونجایی که شروع کردم ببینم ٬یادم بیاد سیستم بازی چند چند بود .حالا هم دیر  نشده ماهی رو هر وقت از آب بگیری ورجه ورجه میکنه

نظرات 1 + ارسال نظر
بئاتریس چهارشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:00 ب.ظ http://www.myfancy.blogsky.com

کاش می شد خودمو عین توپ شوت کنم عقب..و از نو شروع کنم..

سلام
حالا چی میخوای بقیه روز ها رو هم بشینی حسرت روزهایی که رفت رو بخوری . دیر نیست حالا شروع کن .اگه گفتی از فردا نه میخوای نه میتونی

شاد باشی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد